با خبر باش

کیومرث پوراحمد در 25 آذر سال 1328 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. او فیلم‌ساز و نویسنده ایرانی بود‌. در این مطلب از مجله جوان ایرانی به بررسی بیوگرافی، شخصیت و دلیل مرگ او می‌پردازیم.

 

 

 

شخصیت کیومرث پوراحمد

کیومرث پوراحمد خودش بیان کرده که من خیلی گوشه گیر بودم، سرم به کار و زندگی خودم بود. معمولاً رمان می‌خواندم، همچنین با خواندن شعر یا دیدن یک فیلم سرگرم می‌شدم. بسیار علاقه‌مند به این بودم وقتی یک فیلم را می‌بینم، حتی نقدهای آن فیلم را در نشر‌های مختلف بخوانم. سپس مجدد فیلم را از اول مشاهده می‌کردم و این بار آگاهانه‌تر آن را می‌دیدم‌. عشق به سینما در من آن‌قدر زیاد بود که اصلاً حواسم به هیچ‌چیز دیگر نبود. تمام زندگی من به سینما و کتاب، نقد، رمان، تاریخ و این موارد خلاصه می‌شد. البته جوان‌های امروزی با تمام محدودیت‌ها و امکاناتی که برای تفریح و سرگرمی دارند، با دوران جوانی ما قابل‌مقایسه نیستند. من نسبت به تولدم هیچ‌گونه احساسی ندارم تا 28 الی 30 سالگی که بچه‌دار شدم. بعد دیدم که برای بچه‌ها تولد می‌گیرند، من هم برای بچه‌هایم تولد گرفتم. آن‌وقت تازه متوجه شدم که حتی می‌توان تولد گرفت! تازه یادم آمد که تولدم چه روزی است. تا آن موقع اصلاً حتی روز تولدم را یادم نبود. بنابراین واقعاً نسبت به چنین روزی هیچ‌گونه احساسی ندارم. معمولاً بهترین هدیه‌ای که می‌توان به یک هنرمند داد این است که بتواند کارش را بدون هیچ‌گونه حاشیه‌ای انجام دهد. جالب است بدانید که من هرگز و هرگز هدیه‌ای دریافت نکردم. هر فیلم و سریالی که ساختم با زحمت و رنج، با کمبود و فقر و همه این موارد بوده است. من حتی یک فیلم نبوده با خیال راحت و بدون دغدغه آن را بسازم. همچنین در تلویزیون نیز هر کار که کردم به همین روال گذشته است. درواقع برخی از مواقع حتی پول نزول می‌کردم تا بتوانم پول و دستمزد بچه‌ها را سر موقع بدهم، چون حقوق خودم را دیر پرداخت می‌کردند.

 

 

 

خاطرات کودکی کیومرث پوراحمد

 

 

کیومرث پوراحمد در برنامه خندوانه کمی از خاطرات کودکیش گفت. او بیان کرده که ما نجف آبادی هستیم و من آنجا به دنیا آمدم. در اصفهان لهجه مرا مسخره می‌کردند، چون لهجه ما با اصفهانی‌ها فرق داشت. من خودم از لهجه اصفهان خوشم نمی‌آید‌. کمی هم لکنت زبان داشتم، به خاطر همین مسئله مدام در خانه بودم و مشق می‌نوشتم. به مادرم در کارهای خانه کمک می‌کردم تا اینکه سنم بالاتر رفت و با کتاب آشنا شدم. درسم اصلاً خوب نبود، در زمان ما مدرسه‌مان خیلی بد بود. من وقتی لکنت زبان داشتم و زبانم می‌گرفت، هنگام خواندن فارسی معلم با چوب می‌زد توی سرم و می‌گفت چرا ادا در می‌آوری. من سر جشنواره فیلم کودک و ساخت قصه‌های مجید که به اصفهان رفتم با لهجه اصفهانی آشتی کردم.

 

 

 

علت مرگ کیومرث پوراحمد

کیومرث پوراحمد در 16 فروردین 1402 در شهر بندر انزلی درگذشت. برخی از خبرگزاری‌ها مرگ او را بر اثر ایست قلبی می‌دانند، اما برخی دیگر دلیل مرگ او را خودکشی اعلام کردند. دادستان عمومی و انقلاب استان گیلان نیز بعد از بررسی‌هایی که انجام داده، اعلام کرده علت مرگ کیومرث به دلیل خودکشی بوده است. چنین فردی نه افسرده بود نه ناامید ولی بیشتر از دیگران به این وضع معترض بود و از آینده ایران ابراز نگرانی می‌کرد. پوراحمد دختر کیومرث در یادداشتی خودکشی پدرش را تکذیب کرده است.

 

اصغر فرهادی نیز در پیامی گفته است که مرگ کیومرث پوراحمد بسیار دردناک است. کیومرث پوراحمد بیان کرده که در جوانی خودش آرزوی سقوط شاه را داشته است‌.

 

 

 

مراسم تشییع جنازه کیومرث پوراحمد

 

 

تشییع جنازه کیومرث در 18 فروردین سال 1402 در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران برگزار شد. البته در مراسم او کتایون ریاحی، فاطمه معتمد آریا، گلاب آدینه و چندین بازیگر دیگر بدون حجاب شرکت کردند.

 

حبیب احمدزاده یکی از دوستان کیومرث در مراسم خاکسپاری او گفت: پوراحمد همیشه معتقد بود که باید ایرانی باشیم تا بتوانیم درباره آینده آن صحبت کنیم. اگر ایرانی نباشیم همه این بحث‌ها کشک و بیهوده است. زحماتی که کیومرث برای این مملکت کشیده رو نباید خراب کنیم و از بین ببریم.

 

کیومرث پوراحمد کیست؟ نحوه شخصیت + علت مرگ او